جادوگري
subjects
.
-

بخش آپارات و فیلم های من!!!

میخواستم فردا اپ کنم که دیدم یه خورده قاتی پاتیه و برنامه هام خیلی شلوغ پلوغه برا همین الان گفتم الان ارسال کنم بهتره .

سلام . این فیلما رو فعلا داشته باشید تا من بیام. ولی در مورد خیاطی که گفتید سعی میکنم بیشتر فیلم در اون مورد بذارم ولی چون خیلی وقت گیر هس و اینا یه خورده دیر میشه فیلماش. خلاصه ببخشید دیگه ولی همه سعیمو میکنم واسه خیاطی هم بذارم.

رو عکس کلیک کنید

بعد از این پست میام بیشتر حرف میزنم. شبتون بخیر و یا علی

[ چهارشنبه دوازدهم آذر ۱۴۰۴ ] [ 1:38 ] [ هرمیون ]

خدا رو شکر به خاطر هرس درختان .

سلام . کیبورد جنیوس عزیزمو آوردم. از کامپیوتر قبلیم بود که چون خواستم کامپیوتر جدیدم کلا نو هس همه چیش کیبوردش هم نو باشه یه کیبورد خریدم واسش ولی افتضاح . چَرااااااااااااا؟

برا اینکه هم قاتی میکرد و باید دوباره از اول از کیس درمیاوردی و دوباره میزدی، پورت یو اس بی هم بود خودمو میکشتم میرفتم زیر میز بعد پشت کیس که به سخنی دستم میرسید چون میزم خیلی نزدیک دیوار گذاشتم درمیاوردم و دوباره جا میزدم. بعد اینکه ردیف دوم حروفش چند سانت از استاندارد معمولی حرکت کرده بود به سمت راست .برا کسایی که اینقد تایپ کردن که بدون دیدن تایپ میکنن این خیلی بد هس چون جای استاندارد کلیدا تغییر کرده بود و اعصاب خورد کن بود ادم مرتب اشتباه میکرد.

یعنی دلم میخواس وزن این کیبورد رو با اون ببینید چقد فرقشه. کیبورد جنیوس رو من بیشتر از 20 ساله دارم تقریبا نزدیک 22 سال و این حدودا. چقدم باهاش بازی کامپیورتی کردم. اینقدم هم سنگینه بعد اون قبلی هم که تازه خریدم خیلی سبکه.

در کل هیچ وقت ست بودن رو فدای اعصابتون نکنید .

اول یادم باشه که میخوام یه چیزایی هس بخرم و باهاتون مشورت کنم حالا قبلش از هرس بگم.

درختا رو هرس کردم خیلی سختتتتتتتت بود مث هر سال و بسی انرزی گیر . این شکلک رو گذاشتم یادم اومد که قهوه ندارم. دو روز هس قهوه من تموم شده از دو سه روز قبل به جناب سفیر محترم وقتی تماس گرفتن گفتم که قهوه بخر بعد گفت نمیخوااااااااااااد ثبتش کنی من خودم میخرم از سر راهم میخرم خودم پولشو میدم گفتم خب باشه ممنون شماره کارتتون رو هم اس ام اس کنید واریز کنم هر چقدر شد گفت حالا هر وقت خریدم شماره کارت میفرستم چون میخوام برم اصفهان بعد که برگشتم میخرم میارم با یه چندتا سفارش دیگه بود.

بعد گفتم باشه. آقا تشریف آوردن کاشون. بعد دیدم تا ظهر خبری نشد پیام دادم بهش گفتم شما زحمت نکشید سفارش رو کنسل کن چون من کار دارم خیلی نمیتونم تا بعدازظهر صبر کنم باشه واسه سفارش بعدی. خیلی معذرت خواهی کرد . حالا بابام که صددرجه بدتر تشریف دارن سه روز هس میگم قهوه و اصلا یادش میره. خوبه بیسکویت قهوه خریدم.

الانم نمیتونم سفارش ثبت کنم چون خیلی وقت گیر هس و فعلا لازم نداریم چیزی باشه چند وقت دیگه.

حالا هرس درختا

این فقط نصف دوتا درخت یاس هس. که پاکتای بزرگ رو برداشتم به زور توش چپوندم یعنی همه رو به هم پیچیدم .اینا یه دنیاس.پریروز فک کنم یاس رو هرس کردم بعد امروز هم تمومش کردم درختای انار و انجیر رو هم با ارّه هرس کردم شاخه های اصلی که اومده بود توی بالکن. کلا خیلی زیاد شده بود توی راه پله های طبقه پائین هم رفته بود که خیلی خطرناک بود کسی اگه از طرف حیاط میخواس بره پائین.جای ارّه کردن درختا رو حتما چسب چوب بزنید وگرنه رشدش به شدت کم میشه و افت هم میگیره.

درختای بادووم هم شکرخدا هرس نمیخوان .بعدش امسال طی تجربیات صدسالم واسه کاشتن گل این سری گول نخوردم و زیاد نکاشتم گل شب بو رو. چون پارسال خیلی کاشتم فکر کردم کم هس. ولی اصلا نباید به این شکلی اول گیاهی که از بذر درمیاد نگاه کرد خوشد یه عالمه میشه. امسال فقط یه گلدون کاشتم .البته گلدونا بزرگن بعد خیلی خوب و به اندازه بود. همینم تازه شد سه تا گلدون بزرگ .

اینقد خسته شدم که از گلدونا بعد جدا کردن عکس نگرفتم.ولی فیلم میگیرم. تا حدودی هم از قبل و بعدش هرس فیلم گرفتم اگه خوب شده باشه میذارم. اینقد اخه سخته که ادم اصلا دیگه نمیتونه فیلم بگیره.

قبلا گفتم شب بو خیلی راحت از بذر درمیاد بعد حتما باید جدا جدا کردشون و با فاصله توی گلدون کاشت.

این گلدونی که دراومده بود

این گلدون نمیدونم چرا امسال اینطوریه هی دورش میشکنه. تا رفتم حرکتش بدم دورش شکست

خلاصه اینو هم جدا کردم دقیقا دو ساعت و نیم یا سه ساعت طول کشید خیلی سخته ولی خیلی دوس دارم .چون گلی که میده و بویی که موقع نزدیک بهار راه میندازه خیلی خیلییییییییییییییی ارزش داره که حتی زحمتی صدبرابر بیشتر هم واسش بکشی.

تقریبا کارای باغبونیم تموم شد شاخه ها رو همه رو کوچیک کردم با ارّه و قیچی باغبونی. تقریبا سه تا دسته ی بزرگ شاخه شد که باسیم بستم سخن مباشه برداشتنشون وقتی زباله ها رو میان ببرن اینطوری راحت بدون اینکه بپاشه برمیدارن میندازن رو زباله ها.

فقط یه کم دیگه برگ و شاخه هس که بردارم. باغچه ها هم پربرگ هس جارو کنم .از 5 تا یکیشونو جارو کردم .اونم به زور که یه ذره خوشحال باشم یکیشو جارو زدم .چسب چوبم نزدم بهشون.فقط کار سختی که بود تور سیمی دور گلدونا بکشم و نایلون روشون بکشم که شکرخدا انجام دادم.

کود پاییزی هم بهشون ندادم چون نیازی نداشتن. اصلاعلائم کمبود موادی توشون ندیدم. ولی کود اهن رو میخرم. کود فروت ست .

چیزی که میخوام بخرم اینه:

سبد لباس مارک لیمون هس. مارکش که عالیه ولی چون قیمت بالایی داره و چندتا میخوام بخرم خواستم بدونم واقعا محکم خوب هس؟چون به خاطر مستطیل بودنش خیلی خوبه جا میشه همه جا و اینکه در داره.بقیه مارکا میترسم زود بشکنه

حالا یه چند روز گفتم قشنگ فکر کنم و بقیه چیزامو هم جور کنم چون میخوام سفارشم یه بار باشه چون واسه پیک هم راحت تر هس. من تازه واسه راحتی کارش میگم دو سه روز تهیه کنه لازم نیس همه رو یه روز تهیه کنه هر وقت جور کرد همه رو بیاره هر وقتم سرشون خیلی شلوغه به پیک میگم مال منو فردا بیاره چون مشتریای دیگشون خیلی اخلاقای بدی دارن. نمیدونم چرا بعضیا اینجوری هستن چقد سریع زبون توهین کردنشون بازه.

اون سری که پیک اومد سفارش رو بده میگه یه مشتریامون یه ربع دیر شده از زمانی که باید تحویل میدادم سفارشش رو بعد زنگ زده هر چی بوده بارم کرده اینقدم راهش دور بوده رفتم خیلی ناراحت شده بود گفتم من که هر زمان میاید شرمنده هم میشم که زحمت کشیدید گفت نه وظیفمه همین که اخلاقت اینقد خوبه خیلیه. اخلاقت خیلی خوبه.

راستش من خیلی خجالت کشیدم کاشکی مردم اینقد راحت کسیو ناراحت نکنن یعنی بینهایت ناراحت شده بود .عواقب بدی داره اینطوری دل شکستن.

آهان راستی دفعه قبلی یه سری چیزی خریدم راستش فیلمشو گرفتم یادم نبود عکسشو بگیرم وگرنه امروز میگرفتم حالا شما خواستید این فیلم رو ببینید قسمت اولش رو رد کنید اون اموزش رو. یه کم لوازم ارایش خریدم و نمیدونم دیگه چی یادم نیس .

فک کنم دقیقه ی 5 به بعد هس

( رو عکس کلیک کنید )

فک کنم این دوتا فیلم رو هم اینجا نذاشتم

یادم میره دیگه عکس گرفتن رو .هربار هم میگم هر وقت فیلم میگیرم قبلش عکس بگیرم واسه وبلاگ ولی باز یادم میره.

میدونید یه چیزی رو فساد توی انیمه خیلی بیشتر از فیلم هس. شخصیتای انیمه گروه کیپاپ رو میکشم. که سه تا دختر هستن و چندتا پسر. دوتا دخترا هر کدومشون با یکی از این پسرا هستن. ولی یه دختره با دوتا پسرا هس و صحنه های خیلی زشتی هم داره واسم خیلی عجیبه که یعنی چی واقعا. این دیگه چه افتضاحیه توی یه انیمه؟!!! یعنی فسادی که من توی انیمه و کارتون دیدم توی فیلم ندیدم .

من خودم بینهایت عشق انیمه هستم ولی خدایی هیچ کدوم از اینای که دوس دارم این مسخره بازیای عشق و این چیزا توش نیس ولی الان نوجوونا شدیدا به سمت انیمه کشیده شدن فقط به خاطر این فساد و بی بند و باری که توی انیمه های جدید هس. یعنی همشون دارن حتی ظاهرشون رو هم از اینا الگو میگیرن.

اصن همش به کنار اینکه دوتا پسر با یه دختر هستن رو من نمیفهمم .

اهان راستی اینکه طولانی پست میذارم اخه واقعا نمیتونم زود به زود بیام پست بذارم. شاید اگه کیبورد بی سیم بخرم بهتر باشه چون هر جا باشم میتونم تکیه بدم راحت و بنویسم یه سری میخواستم موس و کیبورد بی سیم بخرم ولی حوصلم نرسید بشینم حساب کتاب کنم و برنامه ریزی کنم که پولم چطوریاس. حالا یه فکریش میکنم. فقط نگید با گوشی اپ کنم که من به هیچ وجه نمیتونم با گوشی اپ کنم اصلا عادت ندارم اعصابم خورد میشه از گوشی بخوام سایت باز کنم و ببینم .

راستی همیشه بهار کاشتم دراومده بازم میگم الان موقع بذر کاشتن زیر نایلون هس توی گلدون. بهترین وقته این زمان رو از دست ندید. شبتون بخیر و سلامتی و یا علی .

[ پنجشنبه بیست و نهم آبان ۱۴۰۴ ] [ 1:22 ] [ هرمیون ]

من اومدمممممممممممم

سلام خوبید همگی؟

الان که فکرشو میکنم میبینم حرفام اینقد زیاد شدن که دیگه هیچی نمیگم به جای گفتن همشون . قبلا دیدید که چقدر حرف میزدم الان ده برابر اون وقتا رو حساب کنید.

راستش فک کنم دفعه سوم هس خرید کل خونه رو انجام میدم دقیقا صفر تا صد خوشحالم که میتونم اینکارو انجام بدم و از پسش برمیام و به بهترین شکل و با صد در صد رضایت از خریدام از طرف کل خونوادم مخصوصا بابام مواجه میشم ولی از پریروز یه غمی رو دلم نشسته به خاطر اینکه میبینم بابا و مامانم قدرت و انرژیشون کم شده فک کنم از دیروز تا الان هزار بار بغض توی گلوم اومد.

خب بگذریم از این قضیه

پیکای خرید رو عوض کردن و نمیدونم چرا و به چه دلیلی پیکای خانوم رو برداشتن و همه آقا هستن دیگه.تقریبا فک کنم سه ماهه اینطوری شده. بار اول که پیک آقا اومد بعد از چند سال که پیک خانوم داشتم اصلا انتظار نداشتم و خبر هم نداشتم تغییر کردن یه پسر تقریبا 30 ساله راستش نمیتونم سنش رو تشخیص بدم چون مشالله اینقد این مو داره و تاف زده به موهاشو برده سمت هوا بار اول هس که نمیتونم تشخیص بدم ،خلاصه در رو باز کردم از ماشین اومد بیرون و گفت سلام من سفیر شما هستم گفتم هااااااااین مگه سفارتخونه س .البته تو دلم گفتم. بهدش من هنگ کرده بودم بعد که خریدا رو گرفتم و اومدم خونه عصر دیدم یه چیزی رو تحویل نداده بود در صورتی که توی پروفایلم توی لیست خریده شده ها بود همیشه اینطوری میشد میزنگیدم به بخش پیگیری و میگفتم بهشون که از لیست حذف کنن یا اگه جا گذاشتن بیارن.

بعد مدیر گفت که این پسره اصلا گیجه ،پیک جدیدمون هستن الان بهش زنگ میزنم میگم تا نیم ساعت دیگه بیاد در خونه. آقا این یه ربع نشده در خونه بود .حالا یادم نیس چی بود اهان یه سری لوازم تحریر بود لازم داشتم بعد از ماشین اورد و نگاش پایین بود و ناراحت گفت خانوم فلانی من دیگه پیک شما هستم باید به پیکتون زنگ بزنید هر کم کسری باشه خودم در خدمت شمام نیاز نیس به دفتر زنگ بزنید و باز من اینجوری گفتم خب چند ساله خود مدیر میگه اطلاع بدید به پیکا خبر میدیم من قصد نداشتم امتیاز منفی بگیرید به مدیر هم گفتم .بعد گفت نه من کاری به این ندارم من افتخار میکنم به همچین خانم باشخصیتی خدمت کنم مسئله اینه شما باید مستقیم با خودم تماس بگیرید. میخواستم بمیرم از خنده بگم پسرجان بیا برو اینقد چرت و پرت نگو مگه اینجا قصر ملکه س اینقد جدی گرفتی قضیه رو .

یعنی خیلی خودمو نگه داشتم نخندم. گفتم نه آقا شما خیلی لطف میکنید واقعا که همچین زحمتی رو میکشید و من همیشه شرمندم که زحمت میدم اینقد. گفت نه بابا این چه حرفیه وظیفمونه شرمندگی نداره این وظیفه ماس.

بعد دیدم این میخواد هی تا اخر وایسه تعارف کنه و اینا گفتم چشم من اینبار کم و کسری بود با شما تماس میگیرم و خدافظی و اینا کردیم و حرف رو تموم کردم .

یه سفارش دیگم ایشون انجامیدن یه دو سه هفته بعد و سفارش بعدی که نمیدونم دیشب پریشب (یاد شعره افتادم دیشب پریشب اشکنه داشتیم رفتیم بخوریم قاشق نداشتیم )خلاصه ثبت کردم و فرداش بهم زنگید گفت خانم فلانی من سرکارم امروز پیک شما نیستم من شیفت کاریمه کارمند فلان جا هستم و گاهی وقتی میام کمک اینا میکنم ولی میسپرم به یه پیک دیگه. تو دلم گفتم عجببببببببببببب :|

حالا پیک جانشین ،نزدیک شب اومد و اسم ماشینشو من نمیدونم وارد نیستم تو مدل ماشینا ولی این پیک دیگه با یه ماشینی اومد دقیقا روبرو در خونه ما وایساد بعد در ماشین رو باز کرد و تکیه داد به ماشین پاشو رو پاش انداخت گفت سلام من سفارشتون رو اوردم. میدونی خانم فلانی من همسایتون هستم دقیقا گفت کجا خونشونه و با انگشت نشونم داد همچینم نزدیک نبود بعد من گفتم من فقط دوتا همسایه هامونو میشناسم چپ و راست خونمونو .

بعد با خودم گفتم این مسخره بازیا چیه اخه چرا با این ماشین اومده بعد چرا اینقد حرف میزنه. ماشین شرکت آرم داره معلومه که پیک هستن اینجوری هم که این ژست گرفته مردم ببینن چه فکری میکنن گفتم ممنونم از زحمتتون اگه میشه کارت رو بکشید حساب کنید گفت آهان باشه بعد خدافظی کردم اومدم.

بعد به خواهرم گفتم اون گفت که پیک اصلیه که تابلوئه میخواس بهت بگه شغلش چیهگفتم خب نخند . وقتی میخوام سفارش رو پرداخت کنم کل مشخصات من توی اون صفحه هس که رو گوشیشون باز میکنن تا مبلغ رو بگن. من از اینا چند سال بزرگترم. عجبا

بدیش اینه که یه بار به یکی گفتم من اصلا نمیخوام ازدواج کنم اون گفت باشه اشکالی نداره خب ازدواج نمیکنیم بعد اینطوری میخواستم بگم خب زهرمار . چرا اینقد پروو شدن مردم. وا کلا همه قاتی کردن انگار.

بعد نمیدونم گفتم بهتون مامانم اون یکی چشمشم عمل کرد تقریبا سه هفته پیش بعد پرستاری که پارسال بهم گیر داده بود امسال هم دیدمش گفت نمیخوای بازم فکر کنی گفتم نه اصلا و به هیچ وجه بعد دیدم یه همراهای مریضا یه پسره اینقد گنده گفت سلام خوبید؟ میخواستم بگم درد بی درمون تو دیگه .

امشب میخواستم به فیلم ترنساکی رو بردارم اسمش مردی در ون سفید بود بعد اینقد خشوحال شدم و خیلی دوس داشتم ببینم که اصن تو ذوق خورد وقتی دیدم که دوبله نیس

دیروز هم ساندویج فلافل درستیدم اصلا قصدم این بود این فیلم رو ببینم که نشد. فیلم دیگه ای هم پیدا نکردم که قشنگ باشه. شب قبلش یه فیلم دیدم اسمش زمستان مرگبار بود خیلی قشنگ بود واقعا اصلا فیلمه زیاد به اسمش ربط نداشت.

کارام خیلی زیاد بودن و بدتر از همه اینکه حیاط شده مث جنگل. باید درختا رو بزنم همش پر از برگ شده هر چی هم جارو کنی فایده نداره باید هرس کرد تا این برگا تموم بشن .امسال میخوام خیلی از شاخه های اصلی رو بزنم که کمتر بشن .یه ارّه کاری حسابی هم باید انجام بدم ولی امروز کمرم شدیدا واسه بار اول درد گرفت درد خیلی بدی بود چون دو روز هس که مجبور بودم یه سره رو پا وایسم ،سنگین کاری هم کردم. بابام هم چند وقته به خاطر خواهرش ناراحته.

ما هم خیلی ناراحتیم بااینکه اصلا میتونم بگم ما اصلا نمیشناسیمشون در این حد غریبه بودن همیشه. ولی به دلیل تدبیرای به شدت غلط خواهرا و برادرا دارن اشتباهای بزرگی میکنن. کلا خونوادگی این مدلی هستن که هیچ وقت تصمیمات درستی در مورد مسائل مربوط به سلامتی نمیگیرن و به شدت هم زورگو هستن برا همین هس که من یواشکی همه کارای مربوط به سلامتی و این چیزای خودمونو انجام میدم و اصلا نمیذارم بابام هیچ دخالتی داشته باشه و در دقایق اخر که کارا رو انجام دادم باخبرش میکنم.

ولی خلاصه من راه درستش رو به بابام نشون دادم که چیکار باید بکنن چون این چیزا رو دیگه خوب بلدم از بس تجربه کردم بعد بابام گفت ببین چندتا ادم حسابی نمیتونن درست تصمیم بگیرن اونوقت دختر من میدونه باید چیکار کنیم و هیچکی تو مخش نمیره. بعد تو دلم گفتم خب خود شمام همینطوری تازه صددرجه بدتر از همه اونایی .تصمیم درست نمیگیری که هیچی ،مانع تصمیم گرفتن درست هم میشی.

بعد اینکه یه ساندویج درستیده بودم واسه فیلم امشب که نشد اصلا دوبلشو پیدا کنم ،الان میخوام برم بیارم بخورم .

یه چیزی که مث مدرسه رفتن شده واسه من،ورزش هر روز هس. بین تمام کارام این ورزش کردن خیلی زوره ولی دیگه واجبه و به هیچ وجه نمیتونم انجام ندم فعلا رو همون 30 دقیقه ورزش کردن هستم البته ورزش سخت، بیشتر از این نمیشه چون کارام خیلی هس و نیاز به انرژی داره بعدا همون 45 دقیقه همیشگی رو انجام میدم.

یه سری چیزی هم واسه خودم خریدم خندم میگیره که بگم از واجبات بود و حتما میخواستم حالا فیلمشو میگیرم راستش اینقد فیلم میگیرم و اپلود میکنم که دیگه اپلود کردن عکس رو فراموش کردم برا این همش یادم میره عکس بگیرم.

کامپیوترمم کارت گرافیکش قاتی کرد و از کیس صدای یه بوق طولانی و دو بوق کوتاه اومد که خطای کارت گرافیک رو با زبون بی زبونی رسوند. البته قبل از رسیدن به کارت گرافیک یه سری باید رم ها رو دربیارم و جا بزنم بعضی وقتا با این ترفند خوب میشه فعلا که حوصلم نرسیده کیس رو از یه عالمه سیم جدا کنم و دربیارم فعلا کابل اچ دی ام ای رو وصل کردم مستقیم به گرافیک انبرد مادربرد.

فردا یا پس فردا چون فک نکنم فردا بتونم کار دارم خیلی مخصوصا باغبونی که به شدت لازمه و نمیشه دیگه هی عقب بندازمش،خلاصه یه بار که اتاق منفجر شدمو تمیز کنم کیس رو هم درمیارم و باز میکنم اگه با جا زدن دوباره رم درست نشد که کارت گرافیک رو درمیارم و دنبال یه فرصت مناسب میگردم تا بخرمش.فعلا که خدا رو شکر کنم که گرافیک انبرد هس.

هی روزگااااااااااااااار مهندس عزیزممممممممممم کجایی شاید هزاربار هر روز یادتم و حتی یه روز هم نبوده که به یادت نباشم کامپیوتر رو که میبینم انگار تو رو میبینم پس چطور میشه فراموشت کنم وقتی همش جلوی چشامی.صدات از ذهنم نمیره . و کافیه کسی یادش نباشه و یه اشاره کوچیک به حتی کلمه مهندس داشته باشه تا من همینطور اشکم جلوی همه سرازیر بشه و گریه کنم بعد همه هی بگن حواسمون نبود حتی مامان و بابام با گریه من بهم بریزن و میدونن من لحظه ای هم فراموشش نمیکنم چون سر و کارم با کامپیوتره. و من هی با گریه بگم چیزی نیس دست خودم نیس اصلا.

دنیا به کل برام بی ارزش شد یه باره وقتی مهندس عزیزم توش نیس. نمیخوام ناراحتتون کنم ولی من به هیچ وجه دیگه اندازه سر سوزنم واسه دنیا ارزشی قائل نیستم و کاشکی یه باره تموم میشد. توش زندگی میکنم انگیزه خیلی زیادی هم دارم برا کارام چون هدف دارم واسه هر کاریم ولی هدفا و انگیزه هام هیچ کدوم به دنیا وصل نیس هر کاری میکنم انگیزم و هدفم اخرش میرسه به خدا. فقط گذروندن دنیا و رضایت خدا.

برم دیگه شبتون بخیر و سلامتی باشه و یا علی .

[ سه شنبه سیزدهم آبان ۱۴۰۴ ] [ 2:14 ] [ هرمیون ]

چون حال ندارم حرف بزنم اینا رو ببینید توش خیلی حرف زدم

کلیک رو عکس

فعلا شبتون بخیر و یا علی

[ جمعه دوم آبان ۱۴۰۴ ] [ 20:50 ] [ هرمیون ]

Members

اتاق دوست داشتنی من

عکس از اتاقم

کتاب های دوست داشتنی من

کتاب های خارجی و ایرانی هری پاتر

سایر کتاب های جذاب

باغبانی های من

تصاویر باغبانی های سالانه ی خودم همراه آموزش

نقاشی های من

نقاشی های پاستل، آبرنگ ،مدادرنگی های خودم

نجاری های من

نجّاری و کار با چوب های من

بازی های کامپیوتری و رومیزی من

بازی های جذاب و ارزان کامپیوتری خودم

بازی های رومیزی من

دانلود فيلم آموزشي گلدوزي با چرخ خياطي همراه با توضيحات

آموزش گل دوزي با چرخ خياطي

دانلود فيلم آموزشي قلاب بافي همراه با توضيحات-در حال تكميل

آموزش قلاب بافي و نقشه خواني

دانلود فيلم هاي آموزشي روبان دوزي

فيلم آموزش روبان دوزي 1

فيلم آموزش روبان دوزي 2

جادوي آشپزي ...

منوي تصويري غذا

آموزش تصويري سفره آرايي

Statistic